علامه طباطبایی متفکر و فیلسوف برجسته معاصر است که تاثیر وی در عالم فکر و اندیشه زمان ما بر کسی پوشیده نیست. از این رو، برای بسیاری از محققان و پژوهندگان هرگونه اطلاعات و داده‏ای از زندگی این بزرگ‏مرد، جذاب است.

نویسنده به جای مقدمه، گفتارهایی از امام خمینی، آیت‏الله محمدحسین حسینی طهرانی، شهید مطهری، آیت‏الله حسن‏ زاده آملی، آیت‏الله جوادی آملی و آیت‏الله مصباح یزدی را درباره مقام علمی و معنوی علامه طباطبایی آورده است. در این کتاب که در حقیقت مجموعه گفت‏وگوهایی است که با روزنامه‏های کیهان، اطلاعات، وطن امروز، مجله پنجره و... منتشر شده است، به نکات جالبی از زندگی علامه اشاره شده است که مروری کوتاه بر آن خواهیم داشت.

در صفحه 26 کتاب آمده است ایشان به شاگردان خود فرصت تفکر بر روی مسائل را میدادند و معمولا میگفتند: «این چیزی است که به نظر ما میرسد و شما خودتان ببینید تا چه اندازه منطقی است و مورد پذیرش است؟» این رفتار متواضعانه را مقایسه کنید با رفتار بسیاری دیگر از اهالی علم!

درباره سلوک علامه نیز مواردی بیان شده است که خواندن آنها خالی از لطف نیست از جمله خاطره علامه از حضورشان در مسجد کوفه و دیدن حوریه بهشتیای که قدح بهشتی به ایشان تعارف میکند. این خاطره در صفحه 40 کتاب آمده است.

در صفحه 41 کتاب به نقل از شهید مطهری آمده است: «حضرت آقای طباطبائی از نظر کمالات روحی به حد تجرد برزخی رسیده اند و میتوانند صور غیبی را که دید افراد عادی از مشاهده آن‏ها ناتوان است مشاهده کنند

در گوشه و کنار کتاب، نظرات علمی قابل استفاده‏ای که از علامه نقل شده است میتواند برای اهل تحقیق مفید باشد. در صفحه 97 و 121 کتاب، آقای خسروشاهی اشارهای دارد به دیداری که در سال 60 قبل از رفتن به واتیکان (2) با علامه داشته است. علامه در این دیدار به آیه 64 سوره آل عمران (3) اشاره میکنند و میگویند: «به آقایان آنجا یادآور شوید و اشاره کنید که هرگونه تعصبورزی و اختلافات مذهبی باید برای خاطر نجات بشریت از بیماری سقوط و مادیگرایی، کنار گذاشته شود.» همچنین با اشاره به آیه 82 سوره مائده (4) به این نکته اشاره می کنند که «باید به آنها ابلاغ کرد که از نظر مسلمانان، آنها نزدیکتر از دیگران بر ما هستند.»

***

یک نکته دیگر از کتاب

یکی از نکات مهمی که در این کتاب به آن بر میخوریم برخورد متحجران با علامه است. در جای جای کتاب اشاراتی به این موضوع می‏بینیم. در صفحه 135 کتاب به نقل از دکتر دینانی ماجرایی آورده شده است درباره فشارها بر علامه در خصوص تعطیلی جلسات با هانری کربن. دکتر دینانی ضمن توضیح ماجرا میگوید: «بر اثر فشار دوستان من خدمت علامه طباطبائی عرض کردم که دوستان میگویند صلاح نیست این جلسه ادامه پیدا کند... من الان وقتی یاد آن لحظه میافتم گریهام میگیرد... ایشان حالش بد شد و رعشه مختصری که دستشان داشت، چند برابر شد و صورتش قرمز شد... چند بار گفت عجب! و بعد فرمودند: به عنوان شخصی که در گوشهای نشستهام و چیز مینویسم، تنها راه من به جهان و تفکر جهانی این جلسه است، این را هم نمیتوانند به من ببینند؟» (5)

کتاب با فصل نهم با عنوان «استمرار هجمه!» پایان میپذیرد؛ فصلی که به هجمه‌های علیه علامه و فلسفه در سالیان اخیر اشاره دارد. در این فصل با اشاره به سخنان چند نفر از اندیشمندان مانند دکتر یثربی و دکتر حسن عباسی، به مباحث و حاشیههای ایجاد شده درباره فلسفه و شخص علامه به طور مختصر و متناسب با اقتضای کتاب (که مجموعه خاطرات است) پاسخ داده است.

پی نوشت:

1- در صفحه 16 کتاب آمده است آقای خسروشاهی 25 سال با علامه حشر و نشر داشته است.

2- آقای خسروشاهی در سال 1360 به عنوان مسوول نمایندگی ایران در واتیکان منصوب میشود.

3- آيه 64 سوره آل عمران: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

بگو: اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است [و همه كتاب‏هاى آسمانى و پيامبران آن را ابلاغ كردند] و آن اين‏كه جز خداى يگانه را نپرستيم، و چيزى را شريك او قرار ندهيم، و بعضى از ما بعضى را اربابانى به جاى خدا نگيرد. پس اگر [از دعوتت به اين حقايق] روى گرداندند [تو و پيروانت] بگوييد: گواه باشيد كه ما [در برابر خدا و فرمان‏ها و احكام او] تسليم هستيم.» (ترجمه استاد حسین انصاریان)

4- آيه 82 سوره مائده: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ

يقيناً سرسخت‏ترين مردم را در كينه و دشمنى نسبت به مؤمنان، يهوديان و مشركان خواهى يافت. و البته نزديك‏ترينشان را در دوستى با مؤمنان، كسانى مى‏يابى كه گفتند: ما نصرانى هستيم. اين واقعيت براى آن است كه گروهى از آنان كشيشان دانشمند و عابدان خدا ترس‏اند، و آنان [در پيروى از حق] تكبّر نمى‏كنند. (ترجمه استاد حسین انصاریان)

5- در صفحه 138 کتاب هم به برخی از مباحث مطروحه در فصلنامه سمات (نشریهای که توسط برخی مخالفان تندروی فلسفه و عرفان به سردبیری مهدی نصیری منتشر میشود) درباره ارتباط علامه و کربن اشاره و پاسخ داده شده است.